مرد جوان پس از قتل همسر صیغه‌ای سابقش که همراه پسر خردسالش در آپارتمان طبقه سیزدهم برج مسکونی گروگان گرفته بود، فرار کرد. تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه دارد.
ساعت ۹ صبح دیروز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت‌ماه، پسر نوجوانی وحشت‌زده با اداره پلیس تهران تماس گرفت و درخواست کمک کرد. پسر نوجوان گفت: «لحظاتی قبل شوهر سابق مادرم مرا به زور در یکی از اتاق‌های خانه‌مان حبس کرد و سپس مادرم را به اتاق دیگری برد. صدای درگیری آنها به گوشم رسید، اما دقایقی می‌شود که صدای مادرم قطع شده و احتمال می‌دهم برای او اتفاقی رخ داده باشد.»
۴۰ ضربه چاقو
پس از پایان این تماس، تیمی از مأموران کلانتری ۱۸۱ چیتگر به سرعت به محل حادثه که برج مسکونی در غرب تهران است، اعزام شدند. مأموران با نشانی‌هایی که پسر نوجوان داده بود به آپارتمانی در طبقه سیزدهم برج رفتند و به دستور مقام قضایی در آپارتمان را باز و وارد آنجا شدند. مأموران پلیس در نخستین گام پسر ۱۲ ساله را که داخل اتاقی حبس شده بود، نجات دادند و در اتاق دیگری با جسد خونین مادرش روبه‌رو شدند و سپس حادثه خونین را به کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند.
لحظاتی بعد قاضی تبریزی، بازپرس ویژه قتل همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. تیم جنایی وقتی پای در قتلگاه زن جوان به نام سمانه گذاشتند، دریافتند وی ساعتی قبل در درگیری با شوهر سابق صیغه‌ایش با حدود ۴۰ ضربه چاقو به قتل رسیده است.
بررسی‌ها نشان داد قاتل حدود یک ساعت قبل مقتول و پسر ۱۲ ساله‌اش را به زور داخل خانه حبس و پس از قتل سمانه از محل فرار می‌کند. تیم جنایی در ادامه از پسر مقتول به عنوان تنها شاهد حادثه تحقیق کردند.
اظهارات فرزند مقتول
پسر مقتول به مأموران گفت: «قرار بود همراه مادرم برای انجام کاری بیرون برویم. دو نفری از خانه بیرون آمدیم و وقتی می‌خواستیم از آسانسور بیرون برویم ناگهان شوهر سابق مادرم به نام پژمان راه ما را سد کرد. او با تهدید و به زور ما را دوباره سوار آسانسور کرد و به طبقه سیزدهم آورد. پژمان مادرم را تهدید کرد در آپارتمانمان را باز کند و مادرم هم از ترس در را باز کرد و هر سه نفر وارد خانه‌مان شدیم.»
وی ادامه داد: «او خیلی عصبانی بود و از همان لحظه ورود به خانه از مادرم خواست به اتاق خواب برود و سپس مرا هم به زور داخل اتاق دیگری حبس کرد. هر چقدر التماس کردم در را باز کند در را روی من باز نکرد و لحظاتی بعد صدای درگیری و فریاد کمک‌خواهی مادرم بلند شد. خیلی تلاش کردم در را باز کنم، اما موفق نشدم و التماس‌هایم هم نتیجه‌ای نداد تا اینکه فریاد دلخراشی به گوشم رسید و بعد از آن صدای مادرم قطع شد. احتمال دادم برایش اتفاقی رخ داده باشد و با گوشی تلفنی که در اتاق بود با ۱۱۰ تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. وقتی مأموران وارد خانه ما شدند و مرا نجات دادند، تازه فهمیدم پژمان مادرم را به قتل رسانده و فرار کرده است.»
همزمان با انتقال جسد زن جوان برای آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی، مأموران تحقیقات گسترده‌ای را به دستور بازپرس جنایی برای شناسایی قاتل فراری آغاز کردند.
تحقیقات درباره این حادثه تا برملا شدن زوایای پنهان آن ادامه دارد.
